قدرت عادت: چرا ما کارهایی را که در زندگی انجام میدهیم، باز انجام میدهیم
خلاصهای بر کتاب چارلز دوهیگ
کتاب «قدرت عادت» اثر چارلز دوهیگ، که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد، نه تنها به یکی از منابع مهم دانشگاه هاروارد برای مدیران تبدیل شده، بلکه مدتهاست جایگاه خود را در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز حفظ کرده است. دوهیگ در این کتاب با تلفیق تحقیقات علمی و اجتماعی، به ما نشان میدهد که عادتها چگونه با الگویی روانشناختی به نام «حلقهی عادت» شکل میگیرند و سرنوشت خوب یا بد ما را رقم می زنند.
نکات کلیدی:
1.عادتها رفتارهای قدرتمند و خودکار هستند:
مغز ما برای صرفهجویی در انرژی، کارها را به عادت تبدیل میکند. به این کار “تکه کردن” میگویند.
بیش از 40 درصد کارهایی که روزانه انجام میدهیم، عادت هستند نه تصمیمات آگاهانه.
عادتها بر سلامتی، بهرهوری، وضعیت مالی و خوشحالی ما تأثیر میگذارند.
درک نحوهی کارکرد عادتها به ما قدرت میدهد تا آنها را تغییر دهیم.
مثالهایی از عادتهای رایج: مسواک زدن، رانندگی به سر کار، چک کردن ایمیل، ریزهخواری هنگام تماشای تلویزیون.
2.حلقهی عادت:
نشانه، روال، پاداش:
حلقهی عادت سه بخش دارد: نشانه (محرکی که باعث شروع عادت میشود)، روال (خود رفتار)، و پاداش (چیزی که عادت را تقویت میکند).
میل شدید به پاداش، عادتها را قوی میکند.
با درک این میل شدید، میتوانیم رفتارهایمان را تغییر دهیم.
مثالهایی از حلقههای عادت:
نشانه: استرس، روال: سیگار کشیدن، پاداش: آرامش موقت.
نشانه: دیدن اعلان فیسبوک، روال: چک کردن فیسبوک، پاداش: ارتباط اجتماعی و ترشح دوپامین.
3.برای تغییر عادت، نشانه و پاداش را نگه دارید، اما روال را تغییر دهید:
نمیتوان عادتهای بد را به طور کامل از بین برد.
بهترین راه برای تغییر عادت، نگه داشتن نشانهی قدیمی و پاداش قدیمی است، اما جایگزین کردن یک روال جدید.
شناسایی نشانه و پاداش میتواند چالشبرانگیز باشد.
پس از شناسایی، میتوان روالهای جایگزینی پیدا کرد که پاداش مشابهی بدهند.
مراحل تغییر عادت:
شناسایی عادتی که میخواهید تغییر دهید.
آزمایش پاداشهای مختلف.
جدا کردن نشانه.
داشتن برنامهای برای یک روال جدید.
4.عادتهای کلیدی قدرت تغییر عادتهای دیگر را دارند:
عادتهای کلیدی تأثیر زیادی بر زندگی ما دارند.
تغییر یک عادت کلیدی میتواند باعث تغییر عادتهای دیگر شود.
این عادتها اغلب کوچک هستند اما تأثیر زیادی دارند.
مثالهایی از عادتهای کلیدی: ورزش منظم، شام خانوادگی، مرتب کردن تخت خواب.در سازمانها: تمرکز بر ایمنی کارگران.
5.اراده یک عادت مهم است که مانند عضله تقویت میشود:
اراده یک منبع محدود است که با استفاده خسته میشود.
اراده را میتوان با تمرین تقویت کرد.
تقویت اراده در یک زمینه میتواند باعث بهبود خودکنترلی در زمینههای دیگر شود.
روشهای تقویت اراده: ورزش منظم، انجام کارهای کوچک با خودکنترلی، داشتن برنامههای مشخص برای مقابله با وسوسهها، خواب کافی و تغذیه متعادل.
6.سازمانها بر عادتهای سازمانی تکیه میکنند که باعث ایجاد صلح میشوند:
عادتهای سازمانی (روالها) برای کارآمدی ضروری هستند.
این روالها به شرکتها کمک میکنند تا بدون نیاز به تصمیمگیری مداوم، به خوبی کار کنند.
روالها باعث ایجاد تعادل قدرت بین بخشهای مختلف میشوند.
مثالهایی از روالهای سازمانی: پروتکلهای ایمنی، متنهای خدمات مشتری، فرآیندهای تولید، ساختارهای جلسات.
7.بحرانها فرصتهایی برای تغییر عادتهای سازمانی هستند:
بحرانها الگوهای موجود را برهم میزنند و تغییر عادتها را آسانتر میکنند.
رهبران میتوانند از بحرانها برای ایجاد تغییرات مثبت استفاده کنند.
مثالهایی از بحرانهایی که منجر به تغییر شدهاند: فرهنگ ایمنی ناسا پس از فاجعه چلنجر، بهبود ایمنی هواپیمایی پس از حوادث بزرگ، بازسازی شرکتها پس از بحرانهای مالی.
8.عادتها را میتوان با باور به امکان تغییر، تغییر داد:
برای تغییر دائمی عادت، افراد باید باور داشته باشند که تغییر امکانپذیر است.
این باور اغلب با کمک یک گروه به وجود میآید.
گروهها میتوانند باور و عادتهای جدید را تقویت کنند.
روشهای ایجاد باور: پیوستن به یک گروه حمایتی، پیدا کردن یک مربی یا همراه پاسخگو، جشن گرفتن موفقیتهای کوچک، یادگیری از دیگرانی که در تغییرات مشابه موفق شدهاند.
9.موفقیتهای کوچک باعث تحولات بزرگتر در عادتها و رفتارها میشوند:
موفقیتهای کوچک باعث ایجاد انگیزه برای تغییرات بزرگتر میشوند.
تمرکز بر موفقیتهای کوچک میتواند بر بیحالی و مقاومت غلبه کند.
به جای تلاش برای تغییر همه چیز به طور همزمان، تقسیم اهداف بزرگ به مراحل کوچکتر میتواند منجر به پیشرفت پایدار شود.
مثالهایی از موفقیتهای کوچک که منجر به تغییرات بزرگ شدهاند: کاهش وزن از طریق تغییرات کوچک در رژیم غذایی، بهبود بهرهوری از طریق تنظیمات جزئی در گردش کار، جنبشهای اجتماعی که از طریق پیروزیهای محلی به دست میآیند.